Monday, February 01, 2010

کاش می شد در کوهستان بمانم

به کوهستان می نگرم ، درونم سرشار از نیرو می شود کوهها سر فرود می آورند ، و می گویند : باز ما را درخواهی نورد . ارد بزرگ


کاش می شد در کوهستان بمانم


به کوهستانی زیبا و روح افزا

رسیده ام

آرامشی دلپذیر حکمفرماست

از پنجره به بیرون مینگرم

پرواز دسته جمعی پرندگان مهاجر،

آسمان نیلگون و کوههای سراسر سبز

که با نور نقره فام آفتاب

مزین شده

چشمانم را نوازش میدهد

آهنگ دلپذیر زنگوله ی گاو ها

موسیقی دلنشینی را مینوازد.

در اینجا از آدمیانی که

کلامشان و لبخندشان

دروغین است خبری نیست

آدم های ریا کار و پنهانکار

آدمهایی که به فرمان خود نمی زیند

و در زندان قید وبند اسیرند

آدم های تهی از عواطف انسانی

که همچون عروسکهای متحرک به هر سو روانند

و نقشه ی ویرانی تو را در سر میرورانند

آدمهاییکه از ترس چشم زخم تو را از خود میرانند

اینجا کسی بیکار نیست

کسی در غم نان وآب نیست

از تبعیض نژادی ، مذهبی خبری نیست

از فقر ونابرابری اثری نیست

از جنگ و خشونت هم خبری نیست

کاش میشد در کوهستان بمانم



شکوهه عمرانی
ژنو / سوییس
http://chokouh.tk



No comments:

Post a Comment