Watching PR traffic from selected sources

Wednesday, October 14, 2009

پناهندگی خبرنگاران ورزشی ایران

از والیبال به کشتی رسید؛
پناهندگی خبرنگاران ورزشی ایران
در این اوضاع مجله دنیای کشتی که با مدیریتش اداره می‏شد نیز دیگر به دلیل مشکلات مالی منتشر نمی‏شد و او در رسانه‏های مکتوب آخرین پناهگاهش روزنامه خبر ورزشی بود که علی‏الظاهر با تغییر مدیریت محتوای این روزنامه قصد ماندن در آن را نیز نداشته است. او اما با برنامه عمل کرد و با تغییر ادبیاتش از انتقاد به تعریف روی آورد و خود را به مجموعه فدراسیون کشتی و رئیس این فدراسیون نزدیک کرد تا در اندک زمانی عضو کمیته رسانه‏های فدراسیون کشتی شود.
در حالی که تا پیش از این پناهندگی خبرنگاران اجتماعی و سیاسی باب بود و بسیاری از این گروه خبرنگاران به کشورهای اروپایی و آمریکایی پناهنده شده و یا تحت عنوان اقامت، ماندگار می‏‎شدند، دور تازه‏ای از جذب خبرنگاران به راه افتاده که برای نخستین بار حوزه ورزش را نیز در بر گرفته و نگرانی‏هایی را از این بابت رقم زده است.

به گزارش خبرنگار ورزشی "تابناک"؛ در سال‏های اخیر با راه‏اندازی و توسعه وب‏سایت‏ها و شبکه‏های تلویزیونی و رادیویی فارسی‏زبان در اروپا و آمریکا که مواضعی بر علیه ایران را به عنوان سیاست قالب خبری در دستور کار قرار داده بودند، برخی از خبرنگاران و گزارشگران داخلی با سفر به شکل قانونی یا غیرقانونی درخواست‏های تحت عنوان اقامت یا پناهندگی به کشورهای اروپایی داده و عموماً در مشاغل خود در این شبکه‏ها به فعالیت پرداخته‏اند.

انگلیس، فرانسه، آلمان، هلند، سوئد، کانادا، رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا عمده کشورهایی هستند که به واسطه سرمایه‏گذاری مالی و سیاسی منجر شده به پوشش فارسی اخبار، بستر آماده‏ای برای پذیرش پناهندگان خارجی محسوب شده و بخش قابل توجهی از خبرنگاران سیاسی و اجتماعی ایران هم‏اکنون در این کشورها مستقر هستند و حتی برخی از ایشان به جای رسانه‏های فارسی، در رسانه‏های مطرح انگلیسی‏زبان به عنوان گزارشگران حوزه خاورمیانه فعالیت دارند.

اما با گسترش موج هزینه کردن برای رسانه‏های گروهی که مسائل ایران را هدف قرار داده‏اند، جذب خبرنگاران ایرانی منتقد تسهیل یافته و حتی با برقراری تماس با برخی از ایشان درخواست همکاری به چهره‏هایی که مطلوب نظر اهالی رسانه می‏باشد، داده شده که در این میان BBC فارسی سهم عمده‏ای از جذب این خبرنگاران را در این اواخر به خود اختصاص داده است و تلاش کرده نیروهایی که به لحاظ فنی از توانمندی قابل قبولی برخوردارند در صورت قبولی در تست‏های معمول این شبکه‏ به عنوان کارشناس و مجری جذب کند.

در این میان اما یک اتفاق جالب به وقوع پیوست و آن جذب خبرنگاران حوزه‏های تخصصی توسط این رسانه‏ها بود که خبرنگاران حوزه‏های فرهنگی و هنری یکی از این بخش‏ها بوده و البته از این بخش پراهمیت‏تر ورزش بوده که پناهندگی برخی چهره‏های شاخص حوزه خبر را در مدت زمانی نه چندان طولانی به خود دیده و موجی به راه انداخته که پایانی برای آن نمی‏توان متصور شد.

محمد شادابی خبرنگار حوزه والیبال خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) نخستین کسی بود که با چنین شرایطی مواجه شد. این خبرنگار ورزشی ایسنا که گفته می‏شود موضوع سفرش با تیم ملی والیبال بزرگسالان به ژاپن مطرح بود، به دلایل نامشخص به عنوان خبرنگار همراه کاروان والیبال نوجوانان ایران ویزای سفر به ایتالیا را اخذ کرد اما قدری زودتر از نوجوانان ملی‏پوش کشورمان و و در اواخر مرداد راهی ایتالیا شد.

پس از آنکه پرواز تیم ملی ایران به ایتالیا به زمین نشست و مسافران ایران راهی هتل شدند، مسئولان فدراسیون درصدد تماس با شادابی برآمده و حتی بر اساس شنیده‏ها برای وی اتاق نیز رزرو کرده بودند اما این والیبال‏نویس به کاروان ایران نمی‏پیوندد و پس از بازگشت کاروان والیبال نوجوانان کشورمان به ایران خبری از وی نشد.

بعد از پایان مهلت ویزای بیست و یک روزه، خبرهایی از حضورش در اتریش به گوش می‏رسد. البته این خبرنگار رسماً در هیچ رسانه‏‏ای اعلام پناهندگی نکرده و مشخص نیست درخواست اقامت یا پناهندگی به کشور اروپایی داده باشد و شاید به همین دلیل باشد که برخی مدعی می‏شود، او کسالت دارد و پس از رفع کسالت به ایران باز می‏گردد؛ کسالتی که حدود چهل روز از آن می‏گذرد!

پس از والیبال، نوبت به کشتی رسید تا شاهد پناهندگی رسمی یک خبرنگار ورزشی باشد که علی‏رغم ادعای این خبرنگار برنامه قبلی برای پناهندگی‏اش طراحی کرده بوده و به یک باره به اخذ تصمیم برای پناهندگی نزده است. برای شناخت مهدی رستم‏پور مجری و کارشناس کشتی و وزنه‏برداری صدا و سیما و خبرنگار روزنامه خبر ورزشی باید قدری به عقب و پس از بازیهای المپیک پکن بازگشت.

مسئولان فدراسیون کشتی همچون تعداد دیگری از روسای فدراسیون‏ها به تلویزیون دعوت شدند تا محاکمه شوند و ژست موقت نقادی رسانه ملی به اوضاع ورزش پس از ناکامی المپیک دیدنی باشد. مسئولان فدراسیون در آن برنامه که با مجری‏گری جواد خیابانی همراه بود، متوجه پرسش‏های کارشناسی جواد خیابانی شد که تنها یک کشتی‏نویس مطلع می‏توانست این چنین به توالی بیان کند و اهالی کشتی را گوشه رینگ بکشاند تا سيم‌خواه که عصباني شده بود، بگوید: مگر آقاي مهدي رستم پور(کارشناس آن برنامه) چند ساله است که درباره کشتي سخن مي‌گويد؟ ايشان تا چند سال پيش، عکس کشتي‌گيرها را جمع مي‌کرده است.

و بلافاصله جواد خياباني پاسخ دهد: آقاي سيم‌خواه، شما «مارتين اسکورسيزي» کارگردان معروف آمريکايي را مي‌شناسيد؟ ايشان هم عکس ستارگان سينما را جمع‌آوري مي‌کرد، اما امروز از بزرگان سينماي دنياست. ضمناً مگر در دانش مهدي رستم پور ترديدي است؟!

آن برنامه‏های انتقادی صدا و سیما با آن ادبیات و محتوا طبق پیش‏بینی‏ها چندان ادامه نیافت و پس از ان برنامه یزدانی خرم مجدداً دعوت شد که از نقدهای پیشین تنها رگه‏ای در برنامه جدید دیده شد و این اتفاق ادامه یافت تا دیگر کسی رستم‏پور را بر پرده تلویزیون مشاهده نکرد و او همچون برخی مجریان راهی بخش ورزشی رادیو و همچنین شبکه جهانی جام جم شود که در مقایسه به جایگاه گذشته‏اش ناامید کننده بود.

در این اوضاع مجله دنیای کشتی که با مدیریتش اداره می‏شد نیز دیگر به دلیل مشکلات مالی منتشر نمی‏شد و او در رسانه‏های مکتوب آخرین پناهگاهش روزنامه خبر ورزشی بود که علی‏الظاهر با تغییر مدیریت محتوای این روزنامه قصد ماندن در آن را نیز نداشته است. او اما با برنامه عمل کرد و با تغییر ادبیاتش از انتقاد به تعریف روی آورد و خود را به مجموعه فدراسیون کشتی و رئیس این فدراسیون نزدیک کرد تا در اندک زمانی عضو کمیته رسانه‏های فدراسیون کشتی شود.

پس از این، وقت رفتن او فرا رسید و چهره‏ای که تصور می‏شد تا مدت‏ها در کشتی جای نداشته باشد، مسافر دانمارک شد و همراه تیم‏های ملی کشتی به کناره‏های تاتامی پیکارهای قهرمانی جهان 2009 رفت. او که علی‏الظاهر با معرفی‏نامه خبر ورزشی به فدراسیون کشتی و تایید این فدراسیون و معرفی به سفارت دانمارک ویزایش را دریافت کرده بود ماموریتش را انجام می‏دهد و گزارش‏هایی را از این مسابقات ارسال می‏کند اما بنابر شهادت برخی حاضرین در حول و حوش این مسابقات با پیشنهاد یکی از مجریان BBC و فرصت‏های شغلی مشابه با ارقام سه هزار و پانصد پوندی و چند هزار یورویی روبرو می‏شود.

اینچنین بود که ناگهان این گزارشگر ورزشی ناپدید می‏شود و در تماس با برخی دوستانش از پناهندگی در این کشور خبر می‏دهد تا برخی همکارانش که چند صد دلار از او بدهی داشتند، چمدانهای لباسش را در عوض طلبشان بردارند و همراه سایر کشتی‏گیران به تهران بازگردند! در بازگشت اما یزدانی خرم پناهندگی وی را تکذیب کرده و مدعی شد وی پس از اقامت در آنجا و ملاقات دوستانش با توجه به اینکه همسر دارد، به تهران باز خواهد گشت و این ادعا را حتی در کنفرانس خبری که دوشنبه برگزار شد، تکرار کرد اما همان دیشب مصاحبه‏ای که چندی پیش با وی توسط رادیو فردا گرفته شده بود، پخش شد تا رسماً مهر تکذیب بر گفته‏های رئیس فدراسیون کشتی بخورد که عملاً مسئولیت اعزام وی برعهده اوست.

این کارشناس برنامه ورزش از نگاه دو و دایره طلایی ضمن حمله به مواضع ورزشی ایران همچون بحث ارزشی عدم مسابقه ورزشکاران ایران برابر نمایندگان رژیم غاصب اسرائیل، به ناکامی‏های ورزش ایران اشاره و سپس با طرح مسائل سیاسی و حمله به برخی بزرگان نظام، به طرح ادعای عدم مشروعیت احمدی‏نژاد به عنوان رئیس‏جمهور پرداخت که عملاً او را نخستین پناهنده سیاسی ورزشی ایران ساخت.

وی که تاکید می‏کرد هیچ‏کس از نقشه وی برای پناهندگی خبر نداشته، چرایی پناهندگی‏اش را متوجه گفته‏های اخیر رئیس قوه مجریه کرد که ضرورت مدال‏آوری در المپیک را دیدگاه اشخاص کوته‏فکر خوانده بود و مدعی شد فضای نقادی در ورزش ایران همچون برخی حوزه‏ها دیگر وجود ندارد و از این بابت برای طرح معضلات ورزش ایران در فضای باز رسماً پناهنده شده است!

او که از آلمان با این رادیو فارسی‏زبان آمریکایی گفت و گو می‏کرد اما دقیقاً به ارائه درخواست پناهندگی به کشور مدنظرش اشاره نکرده، بحث داشتن نامزد که توسط یزدانی خرم بیان شده بود را رد کرده و عنوان نمود تا زمانی که در ایران بوده نامزد نداشته است(!) و اینچنین بود که رویای بازگشت رستم‏پور نیز برای مسئولان فدراسیون کشتی نقش بر آب شد و مسابقات قهرمانی جهان آبستن حوادث بدی در کنار عناوین نایب‏قهرمانی و سومی جهان بود.

رادیو فردا که پیش از پخش گفت و گوی مهدی رستم‏پور، خبر پناهندگی مهدی حق‏شمار عضو تیم ملی قایقرانی در جمهوری چک و گفت و گویی با وی را پخش کرد، درصدد القاء چنین مسئله‏ای بود که این موج در خصوص قهرمانان ورزشی نیز به راه افتاده، حال آنکه در طول سالیان اخیر طی هر سال به طور معمول عمدتاً ورزشکاران ایرانی نه چندان برجسته به تعداد انگشتان یک دست پناهنده می‏شده‏اند و این اتفاق تازه‏ای نیست اما موجی که در خصوص خبرنگاران ورزشی به وقوع پیوسته که قطعاً با تحریک و تشویق رسانه‏های خارجی همچون اتفاقی که در دانمارک به وقوع پیوسته، روندی تازه است.

این پناهندگی‏ها موجبات رقم خوردن نگرانی وسیع در فدراسیون‏های ورزشی شده و باعث گردیده فدراسیون‏ها در هفته‏ها اخیر برای معرفی خبرنگاران ورزشی به سفارتخانه‏ها جهت اخذ ویزای همراهی با کاروان ورزشی‏شان یا وثیقه‏های مالی سنگینی را از خبرنگاران به عنوان ضمانت بازگشت دریافت کنند و یا از اعزام خبرنگار به دلیل ترس از پناهندگی‏شان، خودداری کرد و پاسپورت‏شان را به ایشان باز پس دهند.

با این حال خبرهای دریافتی حکایت از آن دارد که در صورت تکرار پناهندگی خبرنگاران در سایر کاروان‏های ورزشی که احتمالاً از این پس در اعزام خبرنگاران ورزشی و همراهان با سخت‏گیری‏هایی مواجه خواهند شد، امکان عدم صدور مجوز اعزام خبرنگار با کاروان‏های ورزشی وجود دارد تا این موج بدین شکل فرونشانده شود و پناهندگی خبرنگاران ورزشی با بیان چند مطلب سیاسی در رسانه‏های اپوزوسیون باب نشود که این اتفاق قطعاً به ضرر ورزش ایران تمام خواهد شد.

http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=68376

No comments: