Watching PR traffic from selected sources

Friday, October 09, 2009

قصه ما در اين دفتر، قصه همين فرشتگان زميني است...

انسان مي‌تواند دو بال براي خود دست و پا کند و با آن‌ها تا جايي پرواز کند که پر عقاب هم در آن جا مي‌ريزد و پر فرشتگان و پر جبرئيل هم در آنجا مي‌سوزد، تا روز قله قاف، تا زير سايه بال سيمرغ، تا آغوش مهربان خدا... اگر خودش بخواهد و اگر ديگران بگذارند. اگر طوفان و باد بگذارند. اگر دام و دانه و صياد بگذارند...

به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگ‌هاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ "اقاقيا" به نشاني http://foroughs.blogspot.com با اشاره به گزيده‌اي از کتاب "بي‌بال پريدن" نوشته زنده ياد قيصر امين‌پور آورده است: و قصه ما در اين دفتر، قصه همين فرشتگان زميني است که بال‌هايشان را با آرزوي پرواز سرشته‌اند و سرنوشت پرواز را بر صفحه سفيد بال‌هايشان نوشته‌اند. پرندگاني که دستي بر بالشان سنگ بسته، پرندگاني با بال‌هاي لاغر و خسته، پرندگاني با بال‌هاي زخمي‌و شکسته، پرندگان مهاجري که از روستا به شهر مي‌گريزند، پرندگاني که به مدرسه شبانه مي‌روند، پرندگاني http://www.iranblog.com/services/blogbuilderv1/که با بال‌هاي وصله دار پرواز مي‌کنند، پرندگاني که در حاشيه پياده رو مي‌خوابند.

و اما اين قصه‌ها قصه نيست. شعر نيست. قطعه نيست. مقاله و گزارش نيست. ولي چون مدتي در پيچ و خم گوشه‌هاي ذهنم با قصه‌ها و شعرهاي ديگر همسايه بوده‌اند و با هم رفت و آمد داشته‌اند، ممکن است رنگ و بويي از قصه و شعر هم به خود گرفته باشند. اين‌ها در واقع همان حرف‌هاي خودماني است که در حاشيه ذهن آدم گرد و خاک مي‌خورند. حرف‌هايي خودماني که بر دل آدم سنگيني مي‌کنند و تا آن‌ها را با کسي در ميان نگذاري دلت سبک نمي‌شود.

نمي‌شود اين حرف‌ها را به جرم اين که شعر هستند و نه قصه در طاقچه ذهن پنهان کنيم تا غبار فراموشي روي آن‌ها بنشيند. مگر هر حرفي بايد در قالب‌هاي قرار دادي شعر و قصه بگنجد تا بشود آن را بيان کرد؟ مگر هميشه بايد آسمان را در چهارچوب يک پنجره ببينيم؟ مگر همه تصويرها را بايد در چهارچوب يک قاب تماشا کنيم؟ مگر همه تعبيرها را بايد در چارچوب يک قالب بياوريم؟

اگر حرف، حرف باشد مي‌رود و قالب مناسب خود را پيدا مي‌کند. اگر حرف از تارهاي صوتي گلو برخيزد، تنها پرده گوش را به لرزه در مي‌آورد و اما اگر حرف از تار و پود دل برخيزد، پرده دل را هم مي‌لرزاند.

شايد اين حرف‌ها در قالب‌هاي قراردادي قرار نگيرند و شايد اين حرف‌ها در قلب‌هاي قراردادي قرار نگيرند. اما خدا کند دست کم يکي از اين حرف‌ها در قلب‌هاي بي قرار جاي بگيرد. زيرا در خانه اگر کس است يک حرف بس است...



No comments: